چون میگذرد غمی نیست...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:, توسط امیرحسین صادقی |

 

خدا نگران بود که آدم در باغ عدن گم بشه چون اهل پرسیدن آدرس نبود.
خدا میدونست که آدم یادش میره آشغالا رو بیرون ببره
خدا میدونست یه روزی آدم نیاز داره یک کسی کنترل تلویزیون رو بهش بده.
خدا میدونست که آدم هیچ وقت خودش وقت دکتر نمیگیره!…
خدا می دونست ادم، آدم بشو نیست
خدا میدونست که آدم به کسی برای مقصر دونستش برای موضوع سیب یا هر چیز دیگری نیاز داره
خدا میدونست که مانند یک باغبون، آدم برای پیدا کردن ابزارهاش نیاز به کمک دا
ره
خدا میدونست اگه برگ انجیر آدم تموم بشه، هیچ وقت خودش برای خودش یکی دیگه نمیخره…
خدا میدونست همونطور که درانجیل آمده است: برای یک مرد خوب نیست تنها بماند

zan طنز 10 دلیل برای آفریدن زن



نظرات شما عزیزان:

negin
ساعت20:40---20 آذر 1391
نمیدانم چرا بین این همه آدم پیله کردم به تو... شاید فقط با تو پروانه میشوم...!
webloget heyli ghashange khoshhal misham be manam sar bezani...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.